جستجو برای:
سبد خرید 0
  • صفحه اصلی
  • دوره‌های آموزشی
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • قوانین و مقررات
  • همکاری با ما
  • تماس با ما
محتوای باز
ورود
[suncode_otp_login_form]
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
عضویت
[suncode_otp_registration_form]
  • خانه
  • کتاب آنلاین
  • درباره سایت
  • درباره لوگو
  • تماس با ما
محتوای باز
  • صفحه اصلی
  • دوره‌های آموزشی
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • قوانین و مقررات
  • همکاری با ما
  • تماس با ما
شروع کنید
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
0
[wcas-search-form]

اهمیت فرهنگ متن‌باز

23 تیر 1404
ارسال شده توسط فرشید نوتاش حقیقت
جامعه کاربری، گنو/لینوکس، لاگ، مهاجرت به آزاد/متن‌باز
اهمیت فرهنگ متن‌باز

عبارت «فرهنگ، استراتژی را به عنوان صبحانه می‌خورد» اغلب به پیتر دراکر، استاد مدیریت، نسبت داده می‌شود. اصل این گفته این است که مهم نیست یک استراتژی تجاری چقدر خوب تدوین شده باشد، در نهایت اگر فرهنگ سازمانی از آن پشتیبانی نکند، تحت الشعاع قرار گرفته و بی‌اثر خواهد شد.

به عبارت دیگر، فرهنگ سازمانی جایگاه قدرتمندتر و تأثیرگذارتری در تعیین موفقیت یا شکست برنامه‌ها و استراتژی‌های یک سازمان دارد. حتی درخشان‌ترین استراتژی نیز نمی‌تواند بر یک فرهنگ سمی یا ناکارآمد که مانع کار تیمی، سرکوب نوآوری یا عدم همسویی با اهداف سازمان می‌شود، غلبه کند.

استراتژی، «چیستی» و «چرایی» جهت‌گیری یک سازمان را مشخص می‌کند و معمولاً توسط رهبری تدوین می‌شود. فرهنگ، «نحوه انجام کارها» را در سازمان تعریف می‌کند و اغلب در طول زمان تکامل می‌یابد. استراتژی، آگاهانه و هدفمند است. فرهنگ، ارگانیک، عمیقا ریشه‌دار و از باورها و رفتارهای جمعی کارکنان ناشی می‌شود. استراتژی از طریق اسناد رسمی، ارائه‌ها و دستورالعمل‌های رهبری ابلاغ می‌شود. فرهنگ در درجه اول از طریق تعاملات روزمره، داستان‌ها، نمادها و آیین‌های درون سازمان ابلاغ می‌شود. استراتژی برای مؤثر بودن باید با فرهنگ سازمان همسو باشد. استراتژی‌ای که با فرهنگ غالب در تضاد باشد، ممکن است با مقاومت و چالش‌های اجرایی مواجه شود. همسویی قوی تضمین می‌کند که رفتارها و نگرش‌های کارکنان از اهداف استراتژیک حمایت می‌کند.

استراتژی را به عنوان موتور و فرهنگ را به عنوان سوخت آن تصور کنید. همانطور که موتور، موتورخانه یک وسیله نقلیه است، استراتژی نیز موتورخانه یک سازمان است. استراتژی جهت را مشخص می‌کند، اهداف را تعیین می‌کند و مراحل لازم برای دستیابی به آن اهداف را ترسیم می‌کند. یک استراتژی خوب، مانند یک موتور، سازمان را به سمت اهدافش سوق می‌دهد. از سوی دیگر، فرهنگ به ارزش‌ها، باورها، رفتارها و هنجارهای مشترکی اشاره دارد که نحوه تعامل و همکاری افراد در سازمان را تعریف می‌کند. فرهنگ چیزی است که به کارکنان انگیزه می‌دهد و آنها را توانمند می‌سازد تا نقش‌های خود را به طور مؤثر انجام دهند. فرهنگ، نگرش‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و نحوه رویکرد آنها به کارشان را شکل می‌دهد. فرهنگ، انرژی، اشتیاق و تعهد لازم برای به حرکت درآوردن موتور استراتژی را فراهم می‌کند.

همانطور که یک موتور بدون سوخت نمی‌تواند کار کند، یک استراتژی خوب تدوین‌شده نیز بدون پشتیبانی و همسویی فرهنگ سازمان نمی‌تواند به موفقیت دست یابد. کیفیت و مناسب بودن سوخت (فرهنگ) مستقیماً بر عملکرد موتور (استراتژی) تاثیر می‌گذارد. اگر فرهنگ مثبت، همسو با استراتژی باشد و همکاری را تقویت کند، انرژی لازم برای پیشبرد کارآمد سازمان را فراهم می‌کند. برعکس، اگر بین فرهنگ و استراتژی ارتباطی وجود نداشته باشد، مانند استفاده از سوخت نامناسب برای موتور است. سازمان ممکن است با ناکارآمدی، مقاومت در برابر تغییر و عدم انگیزه در بین کارکنان مواجه شود. همانطور که یک موتور برای اطمینان از عملکرد بهینه به نگهداری و مراقبت منظم نیاز دارد، یک سازمان نیز برای حفظ فرهنگ سالم و تطبیق استراتژی در صورت نیاز به توجه مداوم نیاز دارد.

جی بارنی، استاد دانشکده بازرگانی اکلس دانشگاه یوتا، در https://hbr.org/podcast/2023/09/if-you-want-culture-change-create-newstories می‌گوید: «فرهنگ، مکانیسم کنترلی است که وقتی سیاست‌ها و رویه‌ها در مورد آنچه باید انجام شود، صحبت نمی‌کنند، جای خالی را پر می‌کند.» این جمله، نقش فرهنگ سازمانی را در هدایت رفتار و تصمیم‌گیری کارکنان، زمانی که سیاست‌ها و رویه‌های رسمی به صراحت برای یک موقعیت خاص تعریف نشده‌اند، برجسته می‌کند. فرهنگ سازمانی به عنوان یک «مکانیسم کنترل» ضمنی عمل می‌کند، زیرا بر نحوه رفتار، انتخاب‌ها و واکنش افراد به موقعیت‌های مختلف در محیط کار تأثیر می‌گذارد.

برای مثال، اگر فرهنگ یک شرکت تأکید زیادی بر رضایت مشتری و توانمندسازی داشته باشد، کارمندی که با درخواست غیرمعمول مشتری مواجه می‌شود، ممکن است تصمیم بگیرد که برای حل خلاقانه مشکل، فراتر از حد توان خود عمل کند، حتی اگر هیچ سیاست خاصی برای نحوه رسیدگی به چنین درخواست‌هایی وجود نداشته باشد. واضح است که بین استراتژی و فرهنگ، همبستگی تنگاتنگی وجود دارد. این امر تاکید می‌کند که در حالی که استراتژی، جهت و اهداف را مشخص می‌کند، فرهنگ، انرژی و تعهد لازم برای اجرای موثر استراتژی را فراهم می‌کند. این دو با هم، سازمان را قادر می‌سازند تا به جلو حرکت کند، به اهداف خود دست یابد و با موفقیت از چالش‌ها عبور کند. در ادامه، بیایید در مورد معنای داشتن فرهنگ متن‌باز صحبت کنیم.

متن‌باز

فرهنگ متن‌باز

گزارش بنیاد لینوکس در مورد اندازه‌گیری ارزش اقتصادی متن‌باز، صرفه‌جویی در هزینه، سرعت توسعه سریع‌تر و استانداردهای باز و قابلیت همکاری را به عنوان مزایای اصلی پذیرش متن‌باز برجسته می‌کند. همه اینها می‌توانند به خوبی بخشی از استراتژی یک شرکت باشند. اما همانطور که در مبحث قبلی بحث کردیم، آیا داشتن یک استراتژی کافی است؟ نیاز مبرمی به فرهنگ زیربنایی وجود دارد تا بتواند سوخت موتور استراتژی را فراهم کند.

فرهنگ یک شرکت را مانند یک باغ تصور کنید. در یک فرهنگ سنتی و بسته، مانند داشتن یک باغ محصور با فرصت‌های رشد محدود است. سازمان صرفا به منابع داخلی خود متکی است و نوآوری به فضایی باریک محدود می‌شود و توسط بودجه و تنوع موجود در شرکت محدود می‌شود. از سوی دیگر، فرهنگ متن‌باز مانند پرورش یک باغ باز است که در آن از بذرها، ایده‌ها و شیوه‌های متنوع استقبال می‌شود. از مشارکت‌کنندگان خارجی (شرکا، مشتریان و صنعت گسترده‌تر) دعوت می‌شود تا همکاری کنند و بینش‌های خود را به اشتراک بگذارند. این رویکرد باز، امکان شکوفایی ترکیبی غنی از دیدگاه‌ها و نوآوری‌ها را فراهم می‌کند. همانطور که یک باغ وقتی برای انواع گیاهان باز است، شکوفا می‌شود، فرهنگ متن‌باز در یک شرکت، خلاقیت، سازگاری و رشد مداوم را تشویق می‌کند و در نهایت منجر به سازمانی پویاتر و مقاوم‌تر می‌شود.

پرورش فرهنگ متن‌باز در یک سازمان، مزایای بی‌شماری را به همراه دارد که فراتر از حوزه‌های توسعه نرم‌افزار است. پذیرش اصول متن‌باز، فرهنگ همکاری را ترویج می‌دهد و تیم‌ها را به کار شفاف و به اشتراک گذاشتن دانش تشویق می‌کند. این امر نه تنها حل مسئله را تسریع می‌کند، بلکه بهره‌وری کلی را نیز افزایش می‌دهد. فرهنگ متن‌باز با فراهم کردن بستری برای کاوش خلاقانه و دیدگاه‌های متنوع، نوآوری را شعله‌ور می‌کند و تضمین می‌کند که سازمان در چشم‌انداز فناوری که به سرعت در حال تحول است، سازگار باقی بماند. علاوه بر این، یک آهنربای استعداد ایجاد می‌کند و افراد ماهری را که به اخلاق مالکیت مشترک و شایسته‌سالاری جذب می‌شوند، جذب می‌کند. تعامل با شیوه‌های متن‌باز همچنین سازمان را در برابر منسوخ شدن فناوری تقویت می‌کند، زیرا از راهکارهای پیشرفته بهره می‌برد و به آنها کمک می‌کند. در عصر دیجیتال امروز، پذیرش فرهنگ متن‌باز نه تنها مفید است، بلکه برای موفقیت بلندمدت و پیشبرد نوآوری بی‌وقفه ضروری است.

بی‌میلی به پذیرش فرهنگ متن‌باز در یک سازمان، خطرات قابل توجهی را در چشم‌انداز پویای کسب‌وکار امروزی ایجاد می‌کند. مهم‌ترین این خطرات، احتمال رکود و منسوخ شدن فناوری است. بدون پذیرش شیوه‌های متن‌باز، سازمان‌ها ممکن است خود را از پیشرفت‌های سریع و نوآوری‌های مشارکتی که مشخصه صنعت گسترده‌تر است، جدا بیابند.

علاوه بر این، فقدان شفافیت و مالکیت مشترک که ذاتی فرهنگ متن‌باز است، می‌تواند منجر به محیط‌های کاری ایزوله، مانع همکاری موثر و مانع جریان دانش شود. این انزوا نه تنها خلاقیت را خفه می‌کند، بلکه توانایی سازمان را در جذب استعدادهای برتر نیز کاهش می‌دهد، زیرا متخصصان به طور فزاینده‌ای به دنبال محیط‌های کاری هستند که فرهنگ باز بودن و حل مسئله مشارکتی را در خود جای دهند. در نهایت، عدم اتخاذ فرهنگ متن‌باز، انعطاف‌پذیری، رقابت‌پذیری و ظرفیت یک سازمان را برای بهبود مستمر در دنیای پرشتاب تجارت و فناوری مدرن به خطر می‌اندازد. پرورش فرهنگ متن‌باز در یک شرکت شامل پذیرش اخلاق متن‌باز در داخل شرکت است. بیایید در مورد این اخلاق و معنای آنها بیاموزیم.

ویژگی‌های فرهنگ متن‌باز

ویژگی‌های فرهنگ متن‌باز

  • شفافیت (Transparency)
  • همکاری (Collaboration)
  • مشارکت اجتماعی (Community Engagement)
  • شمول (Inclusion)
  • دئوکراسی (Do-ocracy)
  • تقدیر (Recognition)

شفافیت (Transparency)

شفافیت، سنگ بنای فرهنگ متن‌باز است. این یک اصل اساسی در درون منش متن‌باز است که بر باز بودن و دسترسی‌پذیری در تمام جنبه‌های توسعه نرم‌افزار تاکید دارد. در هسته خود، شفافیت شامل در دسترس قرار دادن کد منبع یک پروژه به صورت آشکار برای بررسی، اصلاح و توزیع است. این دسترسی‌پذیری نه تنها اعتماد را در جامعه تقویت می‌کند، بلکه توسعه‌دهندگان را قادر می‌سازد تا عملکرد داخلی یک برنامه نرم‌افزاری را بررسی و درک کنند.

ماهیت شفاف پروژه‌های متن‌باز فراتر از کد است و شامل بحث‌های آزاد، فرآیندهای تصمیم‌گیری و مستندسازی می‌شود و تضمین می‌کند که مشارکت‌کنندگان و کاربران به طور یکسان از روند تکامل پروژه مطلع باشند.

برای تضمین شفافیت، پروژه‌های متن‌باز به‌طور فعال از اتکا به دانش قبیله‌ای – دانشی که در اختیار تعداد کمی از افراد منتخب در یک تیم یا جامعه است – جلوگیری می‌کنند. این روحیه، مشارکت‌کنندگان را تشویق می‌کند تا کار خود را به‌طور جامع مستندسازی کنند و آن را به بخشی از دانش نهادی قابل دسترس برای همه تبدیل کنند. این تغییر تضمین می‌کند که تمام اطلاعات مربوط به پروژه به‌طور آشکار در دسترس است و وابستگی به افراد خاص یا حلقه‌های بسته دانش را کاهش می‌دهد. شفافیت نهادی نه‌تنها محیطی فراگیرتر و مشارکتی‌تر را ایجاد می‌کند، بلکه ورود مشارکت‌کنندگان جدید را نیز تسهیل می‌کند. پروژه‌های متن‌باز با حفظ مستندات شفاف و کانال‌های ارتباطی باز، اصل شفافیت را تجسم می‌بخشند، ماهیت مشارکتی جامعه را تقویت می‌کنند و طیف متنوعی از افراد را قادر می‌سازند تا به‌طور معناداری مشارکت کنند. شفافیت در متن‌باز به ساختارهای مدیریتی پروژه‌ها نیز گسترش می‌یابد. مدیریت متن‌باز اغلب شامل فرآیندهای روشنی برای مشارکت در کد، بالا رفتن از نردبان مشارکت و حل اختلافات است. این شفافیت با ارائه دستورالعمل‌های روشن در مورد نحوه ارزیابی و ادغام مشارکت‌ها در پروژه و نحوه رسیدگی به اختلافات، به حفظ یک جامعه سالم و مشارکتی کمک می‌کند. بسیاری از پروژه‌های متن‌باز فرآیندهای تصمیم‌گیری شفافی را اتخاذ می‌کنند که اغلب شامل رأی‌گیری جامعه یا مکانیسم‌های ایجاد اجماع است. این رویکرد دموکراتیک تضمین می‌کند که تصمیمات به صورت جمعی گرفته می‌شوند و منعکس کننده دیدگاه‌ها و نیازهای متنوع جامعه هستند.

همکاری (Collaboration)

همکاری در یک فرهنگ متن‌باز به معنای همکاری فعال، اغلب به شیوه‌ای شفاف و فراگیر، برای دستیابی به اهداف مشترک و ایجاد راهکارهای نوآورانه است. در هسته خود، فرهنگ متن‌باز اذعان دارد که هیچ نهاد واحدی تمام تخصص لازم برای مقابله با چالش‌های پیچیده امروزی را ندارد. همکاری به عنوان وسیله‌ای برای بهره‌برداری از خرد جمعی، مهارت‌ها و تجربیات گروه متنوعی از مشارکت‌کنندگان، چه در داخل و چه در خارج از سازمان، عمل می‌کند. این رویکرد مشارکتی، حل مسئله را تسریع می‌کند و منجر به تولید سریع راهکارهای نوآورانه می‌شود که می‌تواند سازمان را رقابتی و چابک نگه دارد. این رویکرد بر کار تیمی، اشتراک دانش و همکاری بین‌بخشی تاکید دارد. در یک سازمان متن‌باز، کارکنان تشویق می‌شوند که با هم کار کنند، سیلوها را بشکنند و محیطی را پرورش دهند که در آن مهارت‌ها و تخصص‌های متنوع بتوانند برای پیشبرد نوآوری ادغام شوند. همکاری نه تنها در داخل سازمان، بلکه فراتر از مرزهای آن نیز گسترش می‌یابد و با تمایل به همکاری و هم‌آفرینی با ذینفعان خارجی و جوامع متن‌باز همراه است.

علاوه بر این، همکاری با ارزش‌های اصلی فرهنگ متن‌باز همسو است و بر باز بودن، شفافیت و جامعه تاکید دارد. سازمان‌ها با تعامل فعال با ذینفعان خارجی، مانند مشتریان، شرکا و جوامع متن‌باز، تعهد خود را به این ارزش‌ها نشان می‌دهند. همکاری، حس تعلق به یک جامعه بزرگتر را، چه در داخل و چه در خارج از سازمان، پرورش می‌دهد و فرهنگی را پرورش می‌دهد که در آن صداها و ایده‌های متنوع شنیده و ارزشمند می‌شوند.

در نهایت، همکاری کاتالیزوری است که فرهنگ متن‌باز را به جلو سوق می‌دهد و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا در چشم‌انداز کسب‌وکارِ همواره در حال تکامل امروزی پیشرفت کنند.

پرورش فرهنگ مشارکتی می‌تواند جریان ثابتی از مشارکت‌کنندگان جدید را جذب کند و موفقیت مداوم این پروژه‌ها را در محیطی که دائما در حال تغییر است، تضمین کند.

مشارکت اجتماعی (Community Engagement)

مشارکت اجتماعی در قلب اخلاق متن‌باز قرار دارد و اصول همکاری، شمول و مالکیت مشترک را در بر می‌گیرد. در متن‌باز، یک جامعه پویا و فعال برای موفقیت و پایداری پروژه‌ها ضروری است. مشارکت اجتماعی فراتر از مشارکت صرف است؛ این شامل همکاری فعال، ارتباط و تعهد جمعی به اهداف پروژه می‌شود. این اخلاق ریشه در این باور دارد که دیدگاه‌ها و مشارکت‌های متنوع منجر به راهکارهای قوی‌تر و نوآورانه‌تر می‌شود.

پروژه‌های متن‌باز از طریق کانال‌های مختلف، از جمله انجمن‌ها، میل‌لیست‌ها و پلتفرم‌های مشارکتی مانند گیت‌هاب، تعامل جامعه را تقویت می‌کنند. این فضاها، بستری برای بحث، اشتراک‌گذاری دانش و تصمیم‌گیری مشارکتی فراهم می‌کنند. تعامل با جامعه شامل مشارکت در کد، گزارش اشکال و ارائه بازخورد نیز می‌شود. پروژه‌های متن‌باز با مشارکت فعال افراد با پیشینه‌ها و تخصص‌های متنوع، از قدرت هوش جمعی بهره می‌برند و تضمین می‌کنند که فرآیند توسعه از طیف وسیعی از مهارت‌ها و بینش‌ها بهره‌مند شود. رویدادهای متن‌باز نقش محوری در تقویت تعامل جامعه برای توسعه‌دهندگان و مشارکت‌کنندگان دارند. این رویدادها، از کنفرانس‌ها و جلسات گرفته تا هکاتون‌ها و کارگاه‌ها، فضایی فیزیکی یا مجازی برای گردهمایی جامعه فراهم می‌کنند که باعث تقویت ارتباطات و تعمیق همکاری می‌شود. برای توسعه‌دهندگان، این رویدادها فرصتی برای نمایش پیشرفت پروژه، به اشتراک گذاشتن بینش‌ها و جمع‌آوری بازخوردهای ارزشمند مستقیماً از مشارکت‌کنندگان فراهم می‌کند. علاوه بر این، به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا تلاش‌های مشارکت‌کنندگان را تشخیص داده و از آنها قدردانی کنند و حس جامعه و دستاوردهای مشترک را تقویت کنند. جنبه اجتماعی این رویدادها، رفاقت را ترویج می‌دهد و ارتباطات مجازی را به روابط واقعی تبدیل می‌کند. چنین گردهمایی‌هایی به طور قابل توجهی در ایجاد حس تعلق در جامعه متن‌باز، تشویق به تعامل پایدار و تقویت تعهد مشترک برای موفقیت پروژه نقش دارند.

اخلاق متن‌باز همچنین بر اهمیت مربیگری و جذب مشارکت‌کنندگان جدید تاکید دارد. اعضای باتجربه جامعه اغلب نقش‌های مربیگری را بر عهده می‌گیرند و تازه‌واردان را در پیچیدگی‌های پروژه راهنمایی می‌کنند و در حین پیمایش فرآیند توسعه، از آنها پشتیبانی می‌کنند. این تعهد به مربیگری، محیطی دلپذیر ایجاد می‌کند و با تضمین ورود مداوم دیدگاه‌ها و استعدادهای تازه، به پایداری اکوسیستم متن‌باز کمک می‌کند.

شمول (Inclusion)

شمول، نشان‌دهنده تعهد به ایجاد محیطی است که در آن افراد با پیشینه‌ها، دیدگاه‌ها و مجموعه مهارت‌های متنوع احساس خوشایندی داشته باشند و ارزشمند باشند. در اصل، شمول متن‌باز تضمین می‌کند که درهای همکاری کاملا باز است و از مشارکت‌کنندگان با فرهنگ‌ها، تجربیات و سطوح مختلف تخصص برای مشارکت فعال دعوت می‌کند. این تعهد نه تنها اخلاقی، بلکه عملی نیز هست و اذعان می‌کند که یک جامعه متنوع و فراگیر منجر به پروژه‌های قوی‌تر و مقاوم‌تر با طیف وسیع‌تری از بینش‌ها و رویکردها می‌شود.

شمول متن‌باز فراتر از دسترسی صرف به مخازن کد است. این شامل ابتکارات و رویه‌هایی می‌شود که به طور فعال به دنبال به حداقل رساندن موانع ورود، ارائه مستندات واضح، برنامه‌های مربیگری و شبکه‌های پشتیبانی برای مشارکت‌کنندگان در تمام سطوح هستند. با پرورش فرهنگی که تنوع را ارج می‌نهد، پروژه‌های متن‌باز از مجموعه‌ای غنی از ایده‌ها، نوآوری و رویکردهای حل مسئله بهره‌مند می‌شوند. بنابراین، شمول فقط یک فضیلت نیست؛ بلکه یک ضرورت استراتژیک است که پایداری و سازگاری تلاش‌های متن‌باز را در چشم‌انداز فناوری که به سرعت در حال تحول است، تضمین می‌کند.

علاوه بر این، تعهد به شمول در متن‌باز در ساختارهای مدیریتی منعکس می‌شود که نمایندگی منصفانه و فرآیندهای تصمیم‌گیری را که دیدگاه‌های متنوع را در نظر می‌گیرند، در اولویت قرار می‌دهند. این امر تضمین می‌کند که جهت یک پروژه توسط مجموعه‌ای محدود از صداها تعیین نمی‌شود، بلکه منعکس‌کننده خرد جمعی یک جامعه جهانی است. به طور خلاصه، شمول در متن‌باز صرفا یک آرمان نیست؛ بلکه تعهدی مداوم برای ایجاد جامعه‌ای است که در آن همه فرصت مشارکت، یادگیری و پیشرفت را دارند و در نهایت منجر به راهکارهای نرم‌افزاری قوی‌تر و نوآورانه‌تر می‌شود.

دئوکراسی (Do-ocracy)

دئوکراسی یک مدل حکومتی است که در آن افراد بر اساس اقدامات و مشارکت‌هایشان، قدرت تصمیم‌گیری و مشارکت دارند. اصطلاح «دئوکراسی» از این ایده گرفته شده است که کسانی که کار را «انجام می‌دهند»، ابتکار عمل به خرج می‌دهند و فعالانه مشارکت می‌کنند، در فرآیندهای تصمیم‌گیری، حق اظهار نظر یا نفوذ بیشتری دارند.

این مدل ریشه در اصول شایسته‌سالاری دارد؛ این مدل فرض می‌کند افرادی که به طور اساسی مشارکت می‌کنند و به طور معناداری مشارکت می‌کنند، نقش بیشتری در شکل‌دهی مسیر یک پروژه دارند. در این رویکرد غیرمتمرکز، تصمیم‌گیری محدود به سلسله مراتب از پیش تعیین‌شده یا نقش‌های رسمی نیست؛ بلکه به طور ارگانیک از اقدامات جمعی اعضای جامعه ناشی می‌شود. مدل دئوکراسی پویا است و به پروژه اجازه می‌دهد تا با نیازهای در حال تغییر سازگار شود و تصمیمات توسط کسانی گرفته می‌شود که به طور فعال خود را در توسعه پروژه درگیر می‌کنند.

در چارچوب دئوکراسی، تاکید زیادی بر ابتکار عمل وجود دارد. افراد نه تنها تشویق می‌شوند، بلکه قدرت دارند تا نقش‌های پیشگیرانه‌ای را بر عهده بگیرند، اصلاحاتی را پیشنهاد دهند و بدون انتظار برای تأیید صریح، مشارکت کنند. این روحیه نه تنها سرعت توسعه را تسریع می‌کند، بلکه فرهنگی را پرورش می‌دهد که در آن نوآوری و پاسخگویی شکوفا می‌شود. در این محیط، قدردانی و احترامی که به مشارکت‌کنندگان داده می‌شود، مستقیما با تاثیر ملموس کار آنها متناسب است و حس مالکیت و مسئولیت مشترک را در جامعه متن‌باز ایجاد می‌کند.

اگرچه دئوکراسی مدلی قدرتمند است، اما اثربخشی آن اغلب در ادغام متعادل با سایر ساختارهای حاکمیتی نهفته است. ترکیب دئوکراسی با عناصری که شمول‌گرایی را تضمین می‌کنند و از تمرکز قدرت تصمیم‌گیری در میان تعداد کمی از افراد منتخب جلوگیری می‌کنند، بسیار مهم است. ایجاد این تعادل برای حفظ یک جامعه متن‌باز مشارکتی و متنوع ضروری است، جایی که اصول شایسته‌سالاری به طور هماهنگ با اصول گسترده‌تر دسترسی و شمول‌گرایی همزیستی دارند.

تقدیر (Recognition)

تقدیر از متن‌باز در یک سازمان مستلزم قدردانی و تجلیل از مشارکت‌ها، تلاش‌ها و دستاوردهای افراد و تیم‌هایی است که به طور فعال در ابتکارات و جوامع متن‌باز مشارکت دارند. این تقدیر می‌تواند اشکال مختلفی از جمله ستایش کلامی، جوایز، گواهینامه‌ها، تبلیغات یا رویدادهای ویژه اختصاص داده شده به بزرگداشت این مشارکت‌ها داشته باشد. این نشان دهنده قدردانی فرد یا سازمان از کار ارزشمند انجام شده در حوزه متن‌باز و همسویی این تلاش‌ها با اهداف و ارزش‌های شرکت است.

قدردانی، یک اصل اساسی فرهنگ متن‌باز در یک سازمان است. این شامل ایجاد انگیزه‌ها و مکانیسم‌هایی است که توسعه‌دهندگان را به ادامه مشارکت‌های متن‌باز خود ترغیب می‌کند. این شامل ارائه آموزش و پشتیبانی به مدیران و رهبری است که آنها را قادر می‌سازد تا مشارکت‌کنندگان متن‌باز را به طور موثر مدیریت کنند. این امر به عنوان یک انگیزه قوی عمل می‌کند و با قدردانی از مشارکت‌های آنها در جلسات شرکت، خبرنامه‌ها و همه دست‌اندرکاران، روحیه و تعهد کارکنان را تقویت می‌کند. این قدردانی با ماهیت شایسته‌سالاری فرهنگ متن‌باز همسو است، جایی که تعالی صرف نظر از سلسله مراتب یا تصدی پاداش داده می‌شود. همچنین به تقویت هجوم مشارکت‌کنندگان جدید کمک می‌کند و این پروژه‌های متن‌باز را قادر می‌سازد تا در یک چشم‌انداز همواره در حال تکامل، رشد کنند.

قدردانی نقش محوری در جذب و حفظ استعدادهای برتر ایفا می‌کند و سازمان را به مقصدی جذاب برای افرادی تبدیل می‌کند که به دنبال قدردانی و تشکر از کار خود هستند. علاوه بر این، فرهنگ مثبت در محل کار را تقویت می‌کند و تعاملات مثبت، همکاری و فداکاری را در بین کارکنان تشویق می‌کند. همچنین شامل ساده‌سازی مصرف و مشارکت متن‌باز با ساده‌سازی و خودکارسازی فرآیندها، مستندسازی کتابچه‌های راهنما و موارد دیگر می‌شود.

علاوه بر ایجاد انگیزه در کارکنان، قدردانی حس مالکیت و پاسخگویی را ارتقا می‌دهد، زیرا مشارکت‌کنندگان تلاش‌های خود را موثر می‌بینند و مورد تجلیل قرار می‌گیرند. این امر با قدردانی از کار تیمی و اشتراک دانش، که اجزای اساسی فرهنگ متن‌باز هستند، همکاری را تقویت می‌کند. علاوه بر این، قدردانی، مشارکت و رفاه کارکنان را افزایش می‌دهد و به رضایت شغلی بالاتر و رضایت کلی کمک می‌کند. در نهایت، با تقویت اهمیت باز بودن، همکاری و نوآوری، ارزش‌های اصلی سازمان را به نمایش می‌گذارد. در اصل، قدردانی، رکن اساسی در پرورش یک فرهنگ متن‌باز پررونق است که به کارکنان قدرت می‌دهد و محیطی از رشد و نوآوری مداوم را تقویت می‌کند.

درباره فرشید نوتاش حقیقت

همیشه نیازمند یک منبع آموزشی فارسی در حوزه نرم‌افزارهای آزاد/ متن‌باز و سیستم‌عامل گنو/لینوکس بودم. از این رو این رسالت رو برای خودم تعریف کردم تا رسانه «محتوای باز» رو بوجود بیارم.

نوشته‌های بیشتر از فرشید نوتاش حقیقت
قبلی مقدمه‌ای بر فرهنگ متن‌باز
بعدی چرا شرکت‌ها ممکن است در پروژه‌های متن‌باز مشارکت نکنند؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

جستجو
جستجو برای:
دسته‌بندی موضوعی مقالات
  • برنامه‌نویسی
    • پایتون
  • پایگاه‌داده
    • MariaDB
    • MySQL
  • تجارت الکترونیک
    • بازاریابی اینترنتی
    • دیجیتال مارکتینگ
    • شبکه‌های اجتماعی
  • جامعه کاربری
    • لاگ
  • دسته‌بندی نشده
  • شبکه و امنیت
  • طراحی وب
    • سئو
    • سیستم مدیریت محتوا
      • وردپرس
  • فناوری‌های نوظهور
    • اینترنت اشیاء
    • رایانش ابری
      • OpenStack
    • کلان‌داده‌ها
  • گنو/لینوکس
    • توزیع
      • CentOS
      • اوبونتو
      • دبیان
      • فدورا
    • چیست
    • خط فرمان
  • مهاجرت به آزاد/متن‌باز
  • نرم‌افزار
    • اداری
      • لیبره آفیس
        • ایمپرس
        • بیس
        • دراو
        • رایتر
        • کالک
    • کاربردی
    • گرافیک و انیمیشن
      • بلندر
      • گیمپ
نماد الکترونیکی (اینماد)
پرداخت‌یار

محتوای باز؛ مرجع آموزشی نرم‌افزارهای آزاد/ متن‌باز

از اینکه قصد همکاری با رسانه «محتوای باز» را دارید بسیار خرسندیم و این مایه مباهات ماست.

نحوه همکاری با ما چندان پیچیده نیست و شرایط آن در ادامه، ارائه گردیده است.

دستمزد مدرسین

پیش از بیان شرایط ضبط ویدئو شایان ذکر است اشاره‌ای به دستمزد مدرسین سایت داشته باشیم.

شما ممکن است در دو حالت تمایل به نشر ویدئو خود را داشته باشید: یا آن را رایگان در اختیار عموم قرار دهید و یا اینکه در قبال فروش آن از خریدار وجه مربوطه محصول را اخذ نمایید.

صرف نظر از هر حالت ممکنه، می‌بایست شرایطی که در ادامه ذکر شده‌اند را رعایت کرده باشید.

در حالت اول (رایگان) رسانه محتوای باز (Open Content)، نه وجهی از شما برای نشر ویدئو می‌گیرد و نه وجهی به شما پرداخت می‌نماید و دوره آموزشی شما را به رایگان منتشر می‌کند.

اما در حالت بعدی طریقه همکاری به روش درآمد از فروش خواهد بود، به گونه‌ای که 70 درصد از کل مبلغ فروش دوره آموزشی متعلق به مدرس دوره بوده و 30 درصد مابقی به رسانه محتوای باز تعلق می‌گیرد.

شرایط کلی ضبط دوره آموزشی

دوره آموزشی مربوطه، صرف نظر از هر محتوایی که دارد می‌بایست در یکی از توزیعات گنو/لینوکسی ضبط شده باشد. (به‌عنوان مثال دوره دروپال در اوبونتو، دوره آموزشی کار با آردوینو در دبیان و امثالهم). اگر دوره آموزشی شما در محیط ویندوز و یا هر پلتفرم/سیستم‌عامل دیگری ضبط شده باشد از همکاری با شما معذوریم.

پیشنهاد می‌گردد برای ضبط دوره آموزشی در توزیع گنو/لینوکس از ابزار قدرتمند OBS استفاده نمایید. البته این صرفا یک پیشنهاد است و شما می‌توانید از هر ابزار مناسب دیگری برای این کار بهره ببرید.

برای آشنایی یا تسلط بیشتر می‌توانید دوره رایگان آموزش OBS محمد عابدینی را ببینید:

مشاهده دوره آموزش OBS
شرایط کیفی ضبط دوره آموزشی

کیفیت صدا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد و می‌بایست فاقد هر گونه نویز یا صدای اضافی دیگری (صدای محیط پیرامون) باشد.

دوره آموزشی تهیه شده صرفا باید برای رسانه محتوای باز تدوین شده باشد و در هیچ سایت مشابه دیگری قرار نگرفته باشد.

از قرار دادن موسیقی متن، در بک‌گراند دوره آموزشی شدیدا پرهیز کنید. این کار موجب حواس‌پرتی مخاطب و ضعیف شدن صدای مدرس می‌گردد.

دوره آموزشی ضبط شده می‌باید فاقد هر گونه لوگو یا آدرس سایت دیگری (در گوشه تصویر یا بک‌گراند صفحه دسکتاپ و هر جای دیگری) باشد.

در حین دوره، مدرس نباید به برند خاصی اشاره کند که جز رقبای ما به‌شمار می‌آیند.

مدرس باید در ابتدا در اواسط و در انتهای دوره به برند ما یعنی رسانه محتوای باز (Open Content) بصورت کلامی اشاره نماید.

مدرس، هنگام تدریس نباید تپق زده، سرفه یا عطسه کند یا صدای قورت دادن بزاقش شنیده شود و بایستی با صدای رسا، دوستانه و پرانرژی به تدریس بپردازد.

قبل از تدوین دوره آموزشی حتما با ما در تماس باشید و یک ویدیوی چنددقیقه‌ای (ترجیحا 5 الی 10 دقیقه)، بصورت نمونه‌کار برای ما بفرستید.

از همکاری با شما سپاسگزاریم.

فراخوان همکاری